بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمد للّه ربّ العالمين و صلّی الله علی نبيّنا محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله علی أعدائهم أجمعين من الآن الی قيام يوم الدّين
و لاحول و لا قوّة إلّا بالله العلیّ العظيم
مقام معظّم رهبری حضرت آيةالله خامنهای مدّظلّهالعالی:
«بر عهدۀ ما طلبه هاست كه اين شبهه ها را با پيشگيری يا با درمان برطرف كنيم. چالش امروز شما اين است؛چه كار میخواهيد بكنيد؟ خطاب من، هم به بزرگان حوزه هاست، هم به طلاب و فضلای جوان حوزه ها؛ چه كار میخواهيد بكنيد؟ درس را بايد خواند. يقيناً مطوّل و شرح لمعه و رسائل و مكاسب و كفايه و درسهای خارجِ معمول سنّتی ما لازم است. من قبلاً گفتم بیمايه فطير است. علوم عقلی كلام و فلسفه حتماً لازم است؛ امّا آيا اينها كافی هم هست؟ من به شما عرض میكنم: نه، كافی نيست.»
ایشان در فرمايشات اخير خود بر لزوم فراگیری متون استنباطی ادبیّات عرب در حوزهها تأکید نموده و اينچنين فرمودند: «فراگيری زبان عربی به يک معنا لازم است ولی يادگرفتن زبان عربی نمیتواند طلبه را بینياز از مغنی و سيوطی كند. اين نكته را بدانيد كه صرف و نحو خواندن برای اين در حوزه تدريس میشود كه نكات استنباطی را از آيات و روايات كشف كند. شايد شخصی عربی میتواند صحبت كند ولی نمیتواند نكات آيات و روايات را كشف كند.»
برنامه در يک نگاه:
- برنامۀ تحصيلی مدرسه علميّه نورالرضا عليهالسلام بر اساس محوريّت اجتهاد و تفقّه در دين كه نياز جدّی عالم دينی و مطالبۀ جهان اسلام از حوزههای علميّه میباشد، تنظيم گرديده است.
- دستيابی اعتمادبخش به منابع اجتهاد (كتاب و سنّت) در سايۀ ادبيّات قوی و منطق كاربردی و فقه و اصول اجتهادی و استفادۀ صحيح از علوم عقلی ميسّر میشود كه در اين برنامه در حدّ ضرورت به آنها پرداخته شدهاست.
- اين برنامه سالها مورد كارشناسی و دقّت قرار گرفته و در مدرسه علميّه نورالرضا عليهالسلام اجراء شده، و با پشتيبانی علماء و مراجع همچنان بالندگی خود را حفظ نموده، و نزديكترين راه برای اجتهاد است.
- در برنامۀ ذيل به تربيت مدرّسين جامع و مهذّب برای تدريس و تعليمِ تحقيقمحور اهميّت خاصّی داده شده به طوری كه برنامه با هدايت تحصيلی آنان بصورتی روان و با انگيزه اجراء میگردد.
- مسائل اخلاقی و تربيتی در سه محور كتب اخلاقی و به كارگيری اساتيد مهذّب و ايجاد جوّ معنوی و عبادی شاداب و سالم پیگيری میشود كه خود بزرگترين پشتوانه تحصيل علمی میباشد.
- فشردگی برنامه برای بعضی از طلّاب، با انعطاف آن از شش سال به هفت سال (در هر یک از دو دورۀ عمومی و تخصّصی) تعديل و اجرائی شده است.
- كليّۀ برنامههای اجرائی دروس و امتحانات و آييننامههای مربوطه تنظيم گشته كه در صورت پذيرش كلّی طرح، آماده ارائه میباشد.
- اين برنامه با اهداف و ضوابط و قوانين حوزه علميّه خراسان هماهنگ میباشد و حفظ جايگاه اين حوزۀ كهن را در رديف حوزههای برتر جهان اسلام بطور جدّی مورد لحاظ قرار داده است.
هوالعلیم
برنامۀ پیشنهادی دوره مقدّمات و سطح
طرح تعمیق و ارتقاء علمی دروس حوزه
(ویرایش اول)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا محمّد و آله الطاهرین
و لعنةالله علی أعدائهم أجمعین و لاحول و لاقوّة إلا بالله العلیّ العظیم
قال الله تبارک و تعالی: وَ مَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ.[1] «مؤمنان نباید همگى کوچ كنند، چرا از هر گروه از ایشان دستهاى سفر نكنند تا در كار دین، دانش اندوزند و چون بازگشتند قوم خویش را بیم دهند، شاید آنان برحذر شوند.»
و قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: اطلبوا العلم من المهد إلی اللحد.[2] و قال أیضاً: طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم و مسلمة.[3] «پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: از گاهواره تا گور دانش بجوئید. و نیز فرمود: طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.»
مقدمه
حیات و رشد و ارتقاء حوزه های علمیه و اثرگزاری آن در آینده، در گرو برنامهریزی همهجانبهنگر با توجه به اهداف و رسالت آن است. مقام معظم رهبری مدّظلّهالعالی نیز تأکیدات بسیاری بر لزوم تحوّل در حوزههای علمیه داشته، در فرازی از فرمایشات خود فرموده اند: «یکی از نیازهای مهم حوزه علمیه در شرایط کنونی، تدوین طرح تحوّل در حوزه و برنامه ریزی بلندمدت، دقیق و زمان بندی شده براساس این طرح تحول و اهداف مورد نظر است.»
لذا با توجه به تعریف تحوّل که «رشد همهجانبه، متوازن و درونزا برای افزایش کیفیّت در جهت رسیدن به اهداف» است، تدوین برنامه ای جامع که متکفّل تأمین تمام جوانب رشد و تحوّل حوزه های علمیه می باشد، ضروری می نماید.
گرچه پی ریزی نظامی جامع و برنامه ای همه جانبه، ملزومات خاصی داشته و مجال بیشتر می طلبد، ولی فعلاً بیشتر به اصول و متغیّرهای ضروری تر پرداخته میشود.
1. مبانی نگرشی برنامه
نگرش صحیح به حوزۀ علمیه، اهداف، رسالت و کارکردهای آن، پایه و اساس تدوین برنامه ای جامع و تحوّلی برای آن است. بهترین منبع برای دستیابی به این نگرش، منابع و متون دینی است که نظرات و سیرۀ علماء ربّانی نیز می تواند مؤیّد آن باشد.
برخی مستندات از آیات و روایات عبارتند از:
- فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِیالدِّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ.[4] «پس چرا از هر قوم و قبیلهای گروهی کوچ ﻧﻤﻰکنند تا فهم عمیق در دین را بهدست آوردند و هنگام بازگشت به سوی قوم خود آنها را انذار نمایند، شاید که آنها حذر نمایند و متنبّه گردند.»
- وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُون.[5] مقصد و مقصود عالم خلقت، وصول به خداوند و معرفت اوست (عبودیت و معرفت). حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام: ضاعَ مَن کانَ لَه مَقصدٌ غَیرُ الله.[6]
- إِنَّما یخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء.[7] بهدستآوردن علم حقیقی، در پرتو عمل و خشیت الهی صورت می پذیرد.
- امام صادق علیه السلام: لَیسَ العِلمُ بِالتَّعلُّم إنّما هُوَ نورٌ یَقَعُ فِی قَلبِ مَن یُریدُ اللهُ تَبارَک وَ تَعالی أن یَهدیَه؛ فَإن أرَدتَ العِلمَ فَاطلُب فی نَفسِک حَقیقَة العُبودّیه وَ اطلُبِ العِلمَ بِاستِعمالِه وَ استَفهِم اللهَ یُفهِمکَ.[8] «علم به آموختن نیست. علم فقط نوری است که در دل کسی که خداوند تبارک و تعالی ارادة هدایت او را نموده است واقع میﺷﻮد. پس اگرعلم می خواهی باید در اوّلین مرحله در نزد خودت حقیقت عبودیّت را بطلبی، و بواسطۀ عمل کردن به علم، طالب علم باشی، و از خداوند بپرسی و استفهام نمایی تا خدا جواب ترا بدهد و بفهماند.»
- حضرت ولیعصر عجّلاللهتعالیفرجهالشریف در توقیع مبارک: وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه.[9] «در حوادث واقعه، شما به راویان احادیث ما مراجعه کنید، زیرا که آنها حجّت من هستند و من حجّت خدا میباشم.»
- امام صادق علیهالسلام در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیهالسلام: فَأمّا مَن کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صائِناً لِنَفسِه، حافِظاً لِدینه، مُخالِفاً عَلی هَواه، مُطیعاً لِأمرِ مَولاه فَلِلعَوامِ اَن یُقَلِّدوه.[10] «هر کدام از فقهاء که نفس خود را در مصونیّت نگه داشته، حافظ دین خویش، مخالف هوای نفسش و مطیع امر مولای خود باشد، بر همة عوام لازم است که از او تقلید کنند.»
- حضرت سیّدالشهدا علیهالسلام میفرمایند: مَجَارِی الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَیدِی الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ، ألاُمْنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِه.[11] «مجاری امور و احکام بهدست علماء بالله است، آن کسانی که امین بر حلال و حرام الهی هستند.»
براساس این آیات و روایات میتوان گفت: حوزۀ علمیه، نهادیاست برای تربیت انسانهایی مهذّب که قابلیت فهم عمیق دین الهی و برنامۀ زندگی بشر را داشته باشند و با علم و عمل خویش انسانها را به حقیقت و واقعیت رهنمون گردند.
فعالیتهای حوزه
با توجه به تعریف فوق، فعالیتها و کارکردهای حوزه را میﺗﻮان به چهار محور تقسیم نمود.
- تربیتی (عملی): مهمترین و اصلیترین هدف حوزه، تربیت انسانهاییاست پاک و شایسته، ازخودگذشته و بهخداپیوسته که مظهر و متحقّق به قرآن و نشانگر روح رسولالله باشند.
رهبر فقید انقلاب رضوان الله تعالی علیه در این باره میفرمایند: «باید کوشش شود در این حوزههای علمیّه، چه حال و چه بعدها، کوشش بشود که اینها را مهذّب کنند و در کنار علم فقه و فلسفه و امثال اینها، حوزههای اخلاقی، حوزههای تهذیب باشد و حوزههای سلوکالیالله.»[12]
مقام معظّم رهبری مدّظلّهالعالی نیز بر تهذیب نفس و عرفان عملی و ایجاد و رشد فضای معنویت در حوزه ها تأکید نموده و فرموده اند: «مسالۀ دیگر در نظام رفتاری و اخلاقی حوزهها، فیضبردن از معنویات است، تهذیب است، این خیلی مهم است، جوان امروز حوزه بیش از گذشته به مسالۀ تهذیب نیازمند است.»[13]
- آموزشی تحقیقی (علمی): تفقّه به معنای فهم عمیق و همه جانبة دین است، و این مهم تنها با اجتهاد میسّر است؛ چراکه با صرف اطلاع از آموزههای دین شخص فقیه نمیشود. فقیه کسیاستکه قدرت استخراج نظر خدا را از بین متون داشته و بتواند شبهات واردة بر آن را دفع نماید و برتری آن را بر دیگر برنامهها اثبات کند.[14]
- فرهنگی تبلیغی: مهمترین وظیفه و هدف برونسازمانی حوزه ساماندهی امور فرهنگی جامعه است، حوزه باید با ارائۀ الگوی کامل زندگی و بازگونمودن معارف حقّه، مرّبی اخلاقی و عملی مردم در راه وصول به قلّۀ توحید و کمال شخصیت انسانی باشد. لذا برای موفقیت و اثرگذاری بیشتر حوزهها در آینده بایستی مبلّغینی که به سلاح علم و عمل مجهّز باشند تربیت شوند.
- مدیریتی (إقامۀ دین): یکی از اهداف حوزههای علمیه ادارۀ دین و دنیای مردم است. حوزهها باید سعی و تلاش نمایند که دین، ایمان و معرفت خداوند درتمام شؤون زندگی جاری وساری گردد و تمام اعمال فردی و اجتماعی آحاد جامعه بر پایۀ دین باشد.
فتوادادن در دو مرحلۀ خرد و کلان، ارائۀ برنامههای دین در قالب نظامهای قابلاجرا و قابل رقابت با دیگر برنامهها و نیز قضاوت در دعاوی و مرافعات، از مصادیق این هدف است، که خود را در نمونۀ عالی و بارز تحقّق بُعد مدیریتی حوزه، یعنی ایجاد حکومت دینی و برقراری نظام اسلامی، بهتر و بیشتر نشان میدهد.
هویت، اهداف و مأموریت حوزۀ علمیه:
هویت حوزه:
مرکز تربیت انسانهای مهذّب که قابلیت فهم عمیق دین الهی و برنامة زندگی بشر را داشته باشند و با علم و عمل خود، انسان ها را به حقیقت و واقعیّت راهنمائی نمایند.
اهداف حوزه:
- تربیت انسانهایی که متحقّق به حقیقت عبودیت و معرفت خداوند باشند.
- آموزش تمام علومی که مدخلیت در فهم عمیق دین دارد و تعمیقبخشیدن به آن برای تربیت صاحب نظران و مجتهدان.
- مدیریت فرهنگی جامعه و تبلیغ آموزههای دین با بیان و عمل و هدایت جامعه به سوی خداوند.
- اجرا و پیگیری تحقّق نظر خداوند در تمام شؤون فردی و اجتماعی جامعه، با تشکیل حکومت اسلامی.
مأموریت حوزه:
تربیت دینشناسانی مهذّب که بتوانند با علم و عمل خود جامعه را به لقاء حضرت احدیت راهنمائی کنند و برای زندگی فردی و اجتماعی، بر اساس نظر خدا و بسوی خدا، برنامۀ اجرائی دهند.
2. راهبردهای اساسی برنامه
تربیت و تهذیب نفس
رسیدن به مقام عبودیت و شناخت حضرت حق غایت قصوای انسانیت است و سزاوراترین اشخاص برای این منظور، طلاب علوم دینی ﻣﻲباشند. افرادی که خود در راه تهذیب عملی و پیشرفت در مراحل عبودیت و اطاعت و تسلیم تامّ قرار دهند و اعمال و رفتار خود را صددرصد بر منهاج رسول خدا و ائمه علیهمالسلام منطبق نمایند، صلاحیت راهنمائی خلق بسوی خداوند را دارند.
ارتباط وثیق بین علم و عمل و بستگی شدید بین آن دو، ایجاب میﻛﻨﺪ که طلّاب علوم دینی با پرداختن به روح و باطن خود به تحصیل علوم بپردازند؛ چرا که علم و دانش آنگاه اثربخش است که با تهذیب عملی همراه باشد.
بسیاری از آیات الهی و روایات وارده از حجج الهیّه علیهمالسلام بر اهمیت و اولویت تهذیب نفس بر تعلیم و آموزش دلالت میﻛﻨﺪ که فرمایشات اولیاء الهی و علمای ربّانی و سیرۀ آنها نیز مؤید آن است.
نهاد و سازمانی که اصل هویّت و فلسفۀ وجودیش ادامۀ راه انبیاء و اوصیاست، باید همانگونه که به آموزش علوم میپردازد به تربیت و تزکیه و تهذیب نفس اهتمام داشته باشد، بلکه اصل فعالیت خود را برای رسیدن به این هدف عالی قرار دهد.
لذا همانگونه که در بخش فعالیتهای حوزه گذشت، یکی از مسائلی که رهبر فقید انقلاب رضوان الله علیه، بر آن بسیار تأکید میفرمودند، مسالۀ تهذیب نفس بود، ایشان میفرمایند: «باید کوشش شود در این حوزههای علمیّه، چه حال و چه بعدها، کوشش بشود که اینها را مهذّب کنند و در کنار علم فقه و فلسفه و امثال اینها، حوزههای اخلاقی، حوزههای تهذیب باشد و حوزههای سلوکالیالله.»[15]
مقام معظّم رهبری مدّظلّهالعالی نیز بر روی تهذیب نفس و ایجاد و رشد فضای معنویت در حوزه ها تأکید نموده اند؛ «مسالۀ دیگر در نظام رفتاری و اخلاقی حوزهها، فیضبردن از معنویات است، تهذیب است، این خیلی مهم است، جوان امروز حوزه بیش از گذشته به مسالۀ تهذیب نیازمند است.»[16]
مجتهدپروری
برای محقّق شدن اهداف حوزه علمیّه باید برنامهریزیها بر تربیت مجتهد[17] متمرکز شده و حوزه هدف خود را پرورش عالمانی مجتهد و متخصّص قرار دهد. خصوصاً در شرائط فعلی، با وجود حجم انبوه شبهات و مطالبات وسیع دستگاههای اجرائی از حوزه برای تبیین نظر دین در عرصههای مختلف و با وجود کمبود نیروی انسانی شایسته در ورودیهای حوزه، باید تمام توان حوزههای علمیّه متمرکز بر تربیت مجتهدین گردد تا شاید در میان مجموعه مجتهدین، در آینده افرادی کارآمد و مؤثّر یافت شوند و بتوانند گرههای بسته را باز نمایند.
طبیعی است که در این میان افرادی که ریزش نموده و به هدف عالی مورد نظر در حوزه نرسیدند، میتوانند در سائر زمینههای تبلیغی مورد استفاده قرار گیرند و خود به خود برای سایر قسمتهای لازم نیز نیرو تولید خواهد شد.
لذا اوّلاً برنامۀ پذیرش حوزه بایستی بطوری باشد که جوانان خوش استعداد و تیزهوش جذب شوند و متون درسی حوزه متناسب با هدف آن که رسیدن به اجتهاد است تعریف شود؛ چرا که دستیابی به لایه های زیرین و دقیق و عمیق دین، محتاج متونی قوی و قویم است.
البته برای پوشش حجم انبوه نیازهای تبلیغی جامعه، می توان با برنامه ریزی کوتاه مدت، در مدارسی جداگانه، این نیاز را پوشش داد، ولی قطعاً در درازمدت حتماً سیر آموزشی حوزه باید فقط به شکل نخست باشد.
جامعیّت
اجتهاد در علوم دینی به معنای اسلام شناسی جامع است که تمام جوانب دین و معارف اسلام را در برگیرد، نه فقط فقه و اصول اصطلاحی را؛ چراکه تفقّه در دین، فقط به معنای آموختن فقه و اصول نیست، بلکه انسان باید همۀ ابعاد و جوانب دین را بشناسد و فهمی عمیق نسبت به آن پیدا کند. لذا آموختن تفسیر، اخلاق، علوم عقلی و تاریخ و سیره نیز لازم است و تاکسی در همۀ این زمینه ها متخصّص نشود، فقیهی جامع نخواهد بود.
البته پس از اتمام درس خارج و بدست آوردن اجتهاد در فقه و اصول، در هر یک از این رشته ها می تواند تخصّصی تر کارکرده و به اصطلاح، فوق تخصّص خود را در یکی از علوم فوق قرار دهد.
تمدنسازی اسلامی
یکی از اهداف اساسی حوزه های علمیه، اقامۀ دین و اجرا و پیگیری تحقّق نظر خداوند در تمام شؤون فردی و اجتماعی جامعه است. قوانین و احکام دین اسلام براى پاسخگوئی به همۀ احتیاجات بشر، اعمّ از جسمى و روحى، دنیوى و اخروى، ظاهرى و باطنى می باشد. دین دعوت به نگهدارى دنیا مىكند، و دنیا خود را به عنوان مقدّمۀ رسیدن به آخرت جلوه مىدهد. باطن حافظ و نگهبان ظاهر است و ظاهر نمونه و آیه و آئینه باطن است؛ عدم التزام به این حقیقت به معنای پذیرش انفكاك روحانیت و دین از سیاست است.
لذا همانگونه که برنامۀ ارتباط با خداوند و امور عبادی از دین بدست می آید، برنامۀ ادارۀ دنیا و امور این جهانی نیز از آموزه های دینی استخراج می گردد، لذا حوزه های علمیه موظّفند برای این منظور نیز برنامه ریزی کنند.
ولی از آنجا که در طول تاریخ اسلام، دسیسه های کفّار و شیاطین مانع دستیابی عالمان شیعه به مسند ادارۀ حکومت شده بود، حوزه های علمیه گرچه بن مایۀ آن را داشته اند، ولی برنامۀ مدوّنی برای این منظور نداشته اند، و این فرصت به برکت پیروزی انقلاب اسلامی برای علما و حوزه های علمیۀ شیعه فراهم گشته و عرصههای وسیعی فراروی حوزههای علمیه گشوده شده است که پاسخگوئی به نیازهای آن عرصهها امری ضروری و غیر قابل انکار است. و این مهم تنها با تربیت عالمانی مجتهد و دین شناس، تحلیلگر، دقیق النظر و عمیق الفکر حاصل میشود.
در برنامۀ جامع این نکته در نظر گرفته شده است که طلّاب علوم دینی برای زمینه سازی ورود به تدوین برنامۀ تمدنی اسلام، در دورۀ سطح و خارج به آموزشهائی تکمیلی در اوقات تعطیلی و فراغت از دروس مرسوم بپردازند. تا بعد از درس خارج بتوانند بطور متمرکز به این مهم مشغول گردند.
3. راهکارهای مهمّ برنامۀ جامع
برنامۀ جامع در یک نگاه
برنامه جامع تحصیلی، برنامهای است برای دوره مقدمات و سطح که بر اساس آموزههای قرآن و سنّت و با تکیه بر سیرۀ مرضیۀ سلف صالح به منظور تربیت مجتهد جامع الشرائط تدوین شده است. بنابر این منبع اوّلی و اصلی این برنامه، علاوه بر کتاب خدا و روایات مأثوره، مجموعهای از اقوال و افعال و تجارب علماء راستین در دوره حیات هزار ساله حوزه علمیه شیعه میباشد.
در این برنامه سعی بر آن است که بر اساس مبانی یاد شده و به تناسب زمینهها و ضرورتهای موجود، و با در نظر گرفتن نیازهای علمی و اخلاقی طلاب، سیر تحصیلی منظم و کاملی همراه با جدول ساعتبندی و ترتیب میان دروس ارائه گردد. این برنامه برای طلاب با توانائیهای متعارف و با توجّه به نکات ذیل تدوین شده است:
- همانگونه که گذشت، وظیفه اصلی و دائمی حوزههای علمیه به مقتضای آیه شریفه نفر، تفقه در دین و ابلاغ اثرگذار آن به مردم است. علمای شیعه برای تحقق این هدف در طیّ حیات بیش از هزار ساله حوزه به تناسب هر دوره، کتابهائی را به عنوان کتب درسی انتخاب نموده و با سبکی خاص آنها را آموزش میدادند و تاریخ گواه صدقی است که آن کتابها و روش درسی واقعاً اثربخش و منتج نتیجه بوده است.
- در این روش محصل در هر علمی حد اقل سه دوره مقدماتی، متوسطه و نهائی را طی میکرد؛ از جمله نتائج این سبک تحصیلی این بود که در اثر تعدد دورههای آموزش یک علم، محتوای آن در ذهن طلبه ملکه شده و نهایةً میتوانست در آن علم به تفکر و تحلیل اجتهادی بپردازد.
- تعمیق و ارتقاء علمی مطلوب با حذف و تلخیص متون درسی حاصل نمیگردد؛ تجربه نیز نشان داده که متون و روش آموزشی جدید موجب ضعف جدّی طلاب در علوم مقدماتی و عالی شده است. مقام معظّم رهبری در یکی از فرمایشات خویش اینچنین فرموده اند: «… درس را باید خواند. یقیناً مطوّل و شرح لمعه و رسائل و مكاسب و كفایه و درسهای خارجِ معمول سنتیِ ما لازم است. من قبلًا گفتم بیمایه فطیر است!»
- معقول و مطلوب آن است که لجنههائی علمی متشکل از متخصصین مجتهد در رشتههای مختلف تحت نظارت مراجع عالیقدر و عالمان جامع منقول و معقول گرد آیند و متون جدیدی را تدوین نمایند که علاوه بر حفظ قابلیتها و غناء محتوائی میراث گذشته، نیازهای فعلی و آینده حوزه را نیز در خود جای دهد.
- تدوین برنامهای چنین دقیق و عمیق، و جامع و شامل نیازمند برههای بلند مدّت است، و تا زمانی که چنین برنامهای و چنان متونی تدوین نشده میبایست همان میراث مکتوب با یک ویرایش ابتدائی و درس بندی و افزودن تمرین و سؤال در موارد لازم به عنوان متن درسی در حوزهها مورد استفاده قرار گیرد.
- علاوه بر آنچه عرض شد لازم است اموری چند مدّ نظر قرار گرفته و بدان عمل شود: نخبه گزینی، فعالیت منسجم و مداوم، تمرکز در تحصیل، انتخاب اساتید خبره، و تثبیت روند مطلوب در هر درس.
- با اجراء این طرح میتوان در دروهای بین شانزده تا بیست سال، طلابی مجتهد یا قریب الاجتهاد تربیت نمود که در حدود سنین 35 تا 40 سالگی از حوزه فارغالتحصیل شوند.
متون درسی و آموزشی
برای دستیابی به اهداف عالی حوزه، لازم است طلاب مجموعهای از علوم و مهارتها را در طول تحصیل خود آموخته و کسب نمایند. علمای شیعه در طیّ حیات بیش از هزار ساله حوزه به تناسب هر دوره، کتابهائی را به عنوان کتب درسی انتخاب نموده و با سبکی خاص آنها را آموزش میدادند و تاریخ گواه صدقی است که آن کتابها و روش درسی واقعاً اثربخش و منتج نتیجه بوده است.
در این مکتب تحصیلی، طلاب در هر علمی از علوم حوزوی با کتبی عمیق و اساتیدی خبره و دقیق مواجه بودند و هم محتوای لازم برای علوم مقدماتی اجتهاد را کسب کرده و هم روش و مهارتهای لازم را در هر فنی به دست میآوردند. متون درسی سابق به دست نخبهترین علمای شیعه نگارش یافته یا انتخاب شده بود و مورد سفارش ایشان بوده و بر تدریس و تدرّس آن مداومت داشتهاند؛ کما اینکه از شیخ انصاری (ره) نقل شده که چهل دوره مطوّل را درساً و بحثاً مرور فرموده است.[18] کتابهائی چون سیوطی، مغنی، مطوّل، معالم، شرح شمسیه و… علاوه بر نکات علمی فراوان که هر یک در جای خود مفید میباشد، ذهن طلبه را متقن و استدلالی، جوّال و سؤالگر، و دقیق و عمیق بار میآورد که این خصوصیات در کتب جایگزین به چشم نمیخورد.
در این روش محصل در هر علمی حد اقل سه دوره ابتدائی، متوسطه و نیمه استدلالی و عالی و تمام استدلالی را طی میکرد. تعداد کتب درسی در برخی دورهها به جهت اهمیت و گستردگی آن علم بیش از یک کتاب بوده است.
از جمله نتائج این سبک تحصیلی این بود که در اثر تعدد دورههای آموزش یک علم، محتوای آن در ذهن طلبه ملکه میشد و در ضمن دورههای نیمه استدلالی و تمام استدلالی مهارت تفکر و تحلیل و نقد و بررسی را که از مهمترین ارکان اجتهاد است به دست میآورد.
اگر چه نمیتوان ادعا کرد که همه متون درسی سنتی حوزه که توسط سلف صالح حوزه تدوین و تعیین شده بود، اکنون نیز تمام شاخصههای لازم برای یک متن درسی را دارا است و طبیعةً به تغییر و تحول نیاز دارد؛ امّا سخن در این است که این تغییر و تحول آیا به تلخیص و اختصار است یا به ارتقاء کیفی محتوی و بالابردن سبک و روش آموزشی؟! علاوه بر اینکه برخی از کتب درسی حوزه به جهت قوت متن و غنای محتوی به عنوان کتب مرجع شناخته میشود که حذف آنها از برنامه درسی طلاب موجب ضررهای جبران ناپذیر خواهد بود.
مقام معظم رهبری مدظلهالعالی که در عصر حاضر طلایه دار طرح تحوّل در حوزه هستند در بیاناتشان به نکاتی در این باب اشاره دارند. از یک سو ایشان در یکی از فرمایشات خود درباره روش تحول در متون درسی حوزه میفرمایند:
«کتاب درسی جدید تولید کنید. چه اشکالی دارد که عدهای بنشینند کتاب درسی جدید تولید کنند؟ میگویند ما شهید ثانی نمیشویم! خیلی خوب، شهید ثانی نمیشوید؛ اما بسیاری از فقهای امروز ما از فقهای گذشته واردترند. من نمیگویم رتبه علمی و استعدادشان بیشتر از آنهاست – شاید اگر در زمان آنها بودند، مثل آنها نمیتوانستند باشند – اما بسیاری از آنها، سطح معرفت فقهیشان بالاتر از خیلی از فقهای گذشته ماست. چرا نمیشود؟! کتاب اصول تولید کنید؛ کتاب فقه تولید کنید؛ برای مراتب مختلف تولید کنید؛ شکل درس را عوض کنید.
آن روز یکی از دوستان عزیز ما – که من واقعاً خیلی هم خاطرش را گرامی میدارم – به من میگفت که اینطور نمیشود که در حوزه جنس پلاستیکی درست کرد؛ باید مطول و بعد معالم و بعد قوانین و بعد لمعه را با شروحش از اول تا آخر مطالعه کرد. من به او گفتم که نمیگویم جنس از پلاستیک درست کنید؛ بلکه میگویم امروز در دنیا از جنسی که از آهن سختتر است، صفحهای نازکتر از کاغذ درست میکنند؛ من میگویم این را درست کنید.»[19]
و در جای دیگری درباره لزوم فراگیری متون سنتی حوزه میفرمایند:
«بر عهده ما طلبههاست كه این شبههها را با پیشگیری یا با درمان برطرف كنیم. چالش عمده امروز شما این است؛ چهكار میخواهید بكنید؟ خطاب من، هم به بزرگان حوزههاست، هم به طلاب و فضلای جوان حوزهها؛ چه كار میخواهید بكنید؟ درس را باید خواند. یقیناً مطوّل و شرح لمعه و رسائل و مكاسب و كفایه و درسهای خارجِ معمول سنتیِ ما لازم است. من قبلًا گفتم بیمایه فطیر است. علوم عقلی كلام و فلسفه حتماً لازم است؛ اما آیا اینها كافی هم هست؟ من به شما عرض میكنم: نه، كافی نیست.»[20]
ایشان در فرمایشات اخیر خود بر لزوم فراگیری متون استنباطی ادبیات عرب در حوزه ها تأکید نموده، اینچنین فرمودند: «فراگیری زبان عربی به یک معنا لازم است ولی یادگرفتن زبان عربی نمی تواند طلبه را بی نیاز از مغنی و سیوطی کند. این نکته را بدانید که صرف و نحو خواندن برای این در حوزه تدریس می شود که نکات استنباطی را از آیات و روایات کشف کند. شاید شخصی که عربی میتواند صحبت کند ولی نمی تواند نکات آیات و روایات را کشف کند.»[21]
بنابراین غرض از تحول، تلخیص متون درسی و یا تدوین کتابهائی که از عمق و دقت لازم برخوردار نبوده (جنس پلاستیکی) و نتیجةً قوت تحلیل و تحقیق را فراهم نمیآورد نیست؛ بلکه باید کتابهائی از نو نوشته شود که تمام نکات مفید کتب سابق را در برگرفته و همان مهارتها و اتقان و قوت علمی و تحلیلی را در زمان مناسبتر و با روش بهتر و کارآمدتر به طلبه ارائه دهد.
متأسفانه در چند دهه أخیر در برخورد با متون غنی حوزههای علمیه به جای تولید کتبی در آن تراز و بلکه بالاتر، به تلخیص و حذف بسیاری از مباحث یا ارائه کتب سطحی روی آورده شد و به عنوان تحول، محتوا و روش غنی آن کتب از دست رفت.
این در حالی است که بسیاری از مراجع عظام تقلید و نخبگان و خبرگان علوم حوزوی به صراحت، رسیدن به اهداف عالی حوزه را بدون آن محتوای غنی غیرممکن میدانند و با این نحوه تحول که به نوعی تنزل است مخالف میباشند و طلاب را به همان متون درسی سابق هدایت مینمایند.[22]
تجربه نیز نشان داده که متون و روش آموزشی جدید موجب ضعف جدی طلاب در علوم مقدماتی و عالی گشته و در نتیجه حوزه در تربیت فارع التحصیلانی مجتهد که بتوانند بار مسؤولیت تولید نظامهای دینی و پاسخ به شبهات معاصر را بر دوش بکشند آنطور که شاید و باید موفق نبوده است. و معلوم است که با این روال رسالت اصلی حوزه که تربیت فقیه جامع الشرائط است جامه تحقق به تن نخواهد کرد.
در این شرائط، معقول و مطلوب آن است که به جای تدرس و تدریس متون تلخیص شده و فاقد عمق و دقت، لجنههائی علمی متشکل از متخصصین مجتهد در رشتههای مختلف تحت نظارت مراجع عالیقدر و عالمان جامع منقول و معقول گرد آیند و پس از بررسی عمیق متون گذشته که تجربه، کارآمدی آن را اثبات کرده، متون جدیدی را تدوین نمایند که علاوه بر حفظ قابلیتها و غناء محتوائی میراث گذشته، نیازهای فعلی و آینده حوزه را نیز در خود جای داده و از نظر آموزشی در وقتی مناسبتر و با روشی بهتر اهداف عالیه حوزههای علمیه را تأمین نماید. در حقیقت این معنی تأمین کننده بعدی از ابعاد (تحول در کتب درسی و روش آموزشی) فرمایش متین و رصین مقام معظم رهبری مدظلهالعالی است که که به تازگی در دیدار با اعضای شورایعالی حوزههای بر آن تأکید نموده و فرمودهاند: «یکی از نیازهای مهم حوزه علمیه در شرایط کنونی، تدوین طرح تحوّل در حوزه و برنامه ریزی بلندمدت، دقیق و زمان بندی شده براساس این طرح تحول و اهداف مورد نظر است… باید یک مرکز مطالعات راهبردی متشکل از نخبگان و فرزانگان هوشمند حوزوی تشکیل و برنامه تحول و دیگر برنامه های راهبردی حوزه، در این مرکز تدوین شوند.»[23]
ناگفته پیداست که تدوین برنامهای چنین دقیق و عمیق، و جامع و شامل که تمام شرائط و جوانب در آن لحاظ شده و بتواند رشد علمی و معنوی حوزههای علمیه را به تمام معنی الکلمه تضمین نماید، نیازمند زمانی وسیع و برههای بلند مدّت است، و تا زمانی که چنین برنامهای و چنان متونی تدوین نشده، میبایست همان میراث مکتوب با یک ویرایش ابتدائی و درس بندی و افزودن تمرین و سؤال در موارد لازم به عنوان متن درسی در حوزهها مورد استفاده قرار گیرد تا دوباره شاهد تربیت طلاب جامع و قوی و عمیق باشیم.[24]
تنوع علوم و تعدّد کتب درسی
چنانچه اشاره شد برنامه جامع به هدف تربیت مجتهد در حوزههای علمیه تدوین شده است و وصول به این هدف عالی هم درمحتوی و هم در روش به طور جدّی مدّ نظر بوده است؛ به گونهای که در دوره قبل از درس خارج (مقدّمات و سطح)، شرایط لازم برای رسیدن به اجتهاد در طیّ فعّالیتهای درس خارج را تأمین مینماید. در این برنامه، محور و هدف نهائی، فهم و عمل به قرآن کریم است و فهم سنّت و علوم عقلی مقدّمه آن تلقّی می شود.
اجتهاد در فهم قرآن کریم متوقّف است بر اجتهاد در فهم سنّت و علوم عقلی، و نیز منوط است بر اجتهاد در همه علوم مقدّمی از قبیل ادبیات، منطق، رجال، درایه و اصول؛ فلذا این معنی به عنوان پیش فرض برنامه جامع در نظر گرفته شده است.
طبیعی است که بر اساس مبانی و اهداف پیش گفته (تبعیّت از سیره سلف و تربیت مجتهد)، تنوّع علوم و تعدّد کتب درسی در این برنامه بیشتر از برنامههای متعارف در مدارس علمیه امروز میباشد.
موضوعات مهم در ارتباط با برنامۀ درسی
علاوه بر غنیسازی کتابهای درسی و استفاده حد اکثری از متون قدیم و قویم حوزه، به نظر میرسد چه در برهه کنونی و چه در آینده حوزه، لازم است اموری چند مدّ نظر قرار گرفته و بدان عمل شود:
نخبهگزینی
در مرحله آغازین پذیرش طلاب در حوزه، به نخبهگزینی توجهی جدی شود و از همان ابتداء کسانی گزینش شوند که در آینده بتوانند بار سنگین حوزه را تحمل کرده و به مقصد برسانند و حوزه در این باب از روشهای صحیح معرفی و جذب نخبگان استفاده نماید.
فعالیت منسجم و مداوم
متأسفانه در شرائط فعلی طلبه از قریب 360 روز سال حدّ اکثر 170 روز آن را به کسب علم و تحصیل مشغول است و لذا میبینیم در مدت زمانی بسیار، محصولی کم به دست میآورد. این امر سبب شده که برخی برای کوتاه شدن دوران تحصیل به تلخیص و حذف کتب درسی رو بیاورند، در حالیکه با رجوعی دوباره به سنت سلف صالح که به استثناء جمعهها و برخی ایام مانند دهه اول محرم بقیه روزهای سال را به علم و دانش مشغول بودند و در هر سال بیش از 250 جلسه درسی داشتند، این مشکله کاملاً مرتفع میشود. با این روش میتوان بدون اینکه دوران تحصیل طولانی گردد همه متون عمیق را با حواشی آن مطالعه و مباحثه کرد.
ترویج فرهنگ کم کردن ایام تعطیل و تشویق طلاب به اشتغال مداوم به درس و انگیزهسازی در ایشان از مهمترین ارکان احیاء سنتها و تحول علمی در حوزههاست.
تمرکز در تحصیل
سابقاً طلاب در چند سال اول طلبگی، بر علوم ادبی و منطق کاملاً متمرکز بودند و به برکت این تمرکز میتوانستند در این علوم به تخصصی نسبی دست یابند. ولی در روش امروزین پراکندگی دروس و حجم زیاد کارهای جنبی و بعضاً فرهنگی، طلاب را از تخصص در علوم مورد نیاز محروم نموده است. البته شکی نیست که شرائط اجتماعی امروز اقتضاء میکند که اطلاعات عمومی طلبه بیش از گذشته باشد و از برخی رشتهها زودتر اطلاع به دست آورد. ولی باز هم در حد توان باید دروس غیر ضروری را به سالهای بعد موکول کرد یا به شکل دروس مطالعاتی و برای ایام تعطیل قرار داد.
البته بدیهی است که تبلیغ در ایام تبلیغی و برای طلابی که واجد شرائط آن هستند مطلوب است و ضرری به تحصیل ایشان وارد نمیکند و از طرفی ارتباط همیشگی طلبه را نیز با بدنه جامعه تأمین مینماید.
انتخاب اساتید خبره
برای تدریس هر علمی از علوم حوزوی میبایست اساتید خبره، کارآمد و جاندار انتخاب شوند تا در سایهسار تدریس و تربیت ایشان طلابی عمیق، تحلیلگر و صاحب نظر تربیت شوند که در آینده خود عهدهدار امر تدریس و تعلیم گردند و حوزه علمیه با این چرخه استوار زنده و پویا به حرکت خود ادامه دهد.
نظارت مشفقانه
اساتید باید همچون گذشته علاوه بر تدریس موفق، مربی طلبه و ناظر بر وی نیز باشند. ارتباط محبتآمیز و مشفقانه اساتید در سنت گذشته حوزوی اثر بسیار مهمی در تربیت طلاب داشته است. در این راستا پیشنهاد میشود که در هر مقطع تحصیلی همواره یکی از بهترین اساتید آن مقطع، ناظر طلاب قرار داده شود تا همچون پدری دلسوز و مشفق امور تربیتی و تحصیلی طلاب را بر عهده گرفته و طبق یک قانون رسمی با عنوان ناظر، ساعات زیادی از روز را در مدرسه با طلاب همراه بوده و به مشکلات ایشان رسیدگی کرده و برای شکوفا شدن استعدادهای آنها تلاش کند.
تثبیت روند مطلوب هر درس
بر اساس سیره سلف صالح، طلاب بدین سمت سوق داده شوند که هر درس را به شکل مطلوب و کامل پشت سر بگذارند؛ یعنی با پیش مطالعه شروع کرده و به نحو احسن درس را از استاد تلقّی کنند، سپس آن درس را همراه با حواشی و شروح لازم مطالعه نموده و پس از آن با رعایت آداب بحث، به صورت کامل مباحثه کنند.
روزها و ساعات درسی
با توجّه به سبک زندگی معاصر، توانائی متعارف طلاب، از دست رفتن اوقات بسیاری در رفت و آمد و اشتغالات جنبی، و نیز با توجّه به ضرورت تلاش هر چه بیشتر برای استفاده بهتر از ساعات عمر نکات ذیل در این برنامه لحاظ شده است:
- 12 ساعت کار درسی در هر روز؛
- حداقل سه درس ثابت در هر روز و دو جلسه درس تکمیلی در هفته؛
- 210 روز درسی برای عموم طلاب؛ (170 روز در غیر تابستان و 40 روز در تابستان. البته سعی بر آن است که در دراز مدت این ساعات تا سالی 250 روز درسی ارتقاء یابد. علاوه بر این طلاب مشتاق و توانا تشویق میشوند که این مقدار را تا 280 روز درسی در سال افزایش دهند. لازم به یادآوری است که دروس تکمیلی و مطالعاتی موجود در این برنامه که ساعتی برای آن تعیین نشده باید در 150 روز غیر درسی در هر سال توسّط خود طلاب معظم پیگیری و برقرار شود.)
- 680 ساعت درسی در هر سال = هر سال 210 روز و هر روز سه درس = 630 ساعت + هفته ای دو جلسه درس فرعی (50 ساعت) = 680 ساعت؛ (ساعات درسی در طول دوره ده ساله با احتساب تابستان قبل از سال اول و بعد از سال دهم حدد 7000 ساعت خواهد بود.)
- در صورتی که کسی تابستان را به درس نپردازد یا ضعیف باشد میتواند این برنامه را در دوازده سال اجراء نماید و بعد از اتمام این برنامه درس خارج باید در طول شش تا هشت سال به پایان برسد. برخی از دروس تخصصی حکمت و عرفان بعد از این ممکن است ادامه بیابد.
- بنابراین برنامه، دوره تحصیل اجتهاد حدود شانزده تا بیست سال است و اگر طلبه در سن پانزده تا بیست سالگی وارد حوزه شود، در حدود 35 تا 40 سالگی (سن پختگی همراه با نشاط) به اجتهاد میرسد و علاوه بر بازدهیهای تبلیغی که از زمان معمّم شدن در زمانهای تبلیغی در کنار تحصیل داشته است، از این دوره بازدهی اجتهادی طلبه آغاز میشود.
نکاتی درباره اجراء این برنامه
- ساعت بندیهای موجود در این برنامه بر اساس سیره موجود در میان بزرگان تدوین شده است و علاوه بر آن با اساتید باتجربه در هررشته مشورت شده است. ممکن است برخی از ساعتها به دید ابتدائی کم باشد ولی تجربه نشان داده که اگر طلاب با رعایت اصول صحیح تحصیل (پیش مطالعه، مطالعه، مباحثه، تمرین و استاد خوب سیر طلبگی را طی کنند این برنامه به بهترنی وجه قابل اجراء است و در غیر این صورت اصلا خواندن چنین متون مفصلی قابل اجراء نخواهد بود و آن قدر برنامه درسی طولانی و خسته کننده می شود که عملا طلاب از آن زده میشوند.
سلف صالح و بزرگان علمای گذشته، علاوه بر عنایت به کیفیّت تحصیل دروس به کمّیت آن نیزعنایت داشتند و لذا برای میزان هر جلسه درس حدودی را تعیین مینمودند. قطع کتب خطی و اندازه قلم آن نیز در میان علمای قرن گذشته با عنایت انتخاب میشد تا محدوده هر یک درس برای یک یا دو صفحه یا نصف صفحه بر اساس این کتابها قابل تنظیم باشد.
به هر حال این برنامه با فرض ایجاد زمینه مناسب برای مطالعات و مباحثات و وجود اساتید خوب تدوین شده است.
- این برنامه فقط متکفل متون درسی و ساعات آن است ولی روشن است که با صرف تنظیم متون زمینه اجتهاد برای طلاب معزز حاصل نمیشود بلکه مراعات نکات زیادی در این راستا لازم است:
الف) باید اساتید دروس همه دارای تخصص کافی در آن علم باشند تا بتواندد در کمترین زمان با بهترین کیفیت مطلب را منتقل نموده و به اشکالات طلاب پاسخ دهند و گرنه طلاب به غایت مطلوب در آن علم نخواهند رسید.
ب) باید نظم دروس و مباحثات و مطالعات و پیش مطالعه و تمرین مراعات گردد. یکی از جهات اکتفاء به سه درس در هر روز ترغیب طلاب به تمرین کردن دروس است.
ج) باید ترغیب به مسائل عملی و نماز شب و قرائت قرآن و زیارت و … در کنار درس همواره موجود باشد تا تحصیل طلبه همراه با نور باطن شده و علم به جان وی بنشیند.
د) باید برنامه واحد تحقیق مدرسه ارتقاء یافته و برنامههای تحقیقی در راستای تقویت متون درسی و در سطح آن در میان طلاب فعال شود و روح و نشاط علمی برای تحقیق و تتبع دمیده گردد.
پیشنهاد میشود واحد تحقیق در هر علمی در مرحله اول (کتب اولیه و آموزش غیراستدلالی) تحقیق را در قالب تمرینهائی در کنار کتاب درسی و در مرحله دوّم (کتب متوسطه و آموزش نیمه استدلالی) در قالب مطالعه و بررسی شروح و حواشی و در مرحله سوّم (کتب نهائی و آموزش استدلالی) در قالب ارائه مقاله ای نیمه تخصصی در باره یک موضوع از موضوعات آن علم اجراء نماید.
هـ ) باید زمینه ای فراهم شود تا طلاب از پایه چهارم به تدریس و نظارت بحث مشغول شوند و دوباره دروس گذشته را دوره کنند؛ و روی همین جهت برای هر روز بیش از سه درس قرار داده نشده است.
و) باید فضای اجبار برای تحصیل کمرنگتر شده و سعی شود که فضای تشویق زنده شود و برخی مباحث به عهده خود طلاب باشد که با میل و رغبت خوانده شود.
تاکید بر قرآن در همۀ برنامه
باید قرآن در دروس محوریت داشته باشد. در همه دروس در تمرینات محور قرآن باشد و مثالهای قرآنی در ادبیات و فقه و اصول مد نظر قرار گیرد و کار بر قرآن در قالب تجزیه و ترکیب و … تداوم یابد.
در کنار دروس برنامه حفظ قرآن به صورت تشویقی ادامه یابد و به صورت الزامی هر سال برنامه حفظ یک یا نیم جزء در ماه رمضان اجراء شود.
به طلاب سفارش شود در نمازها و فرصتهای میان دروس و در مسیر رفت و آمد از قرائت و انس با قرآن کریم غفلت نورزند.
علوم و مهارتهای تکمیلی
روش تحصیل
طلبه در سالهای آغازین تحصیل نیاز مبرمی به آموزش مهارتهای لازم در تحصیل دارد؛ اعم از ساعات خواب و بیداری، کیفیت مطالعه و مباحثه و نحوه حضور در درس و آداب ارتباط با استاد و هم بحث و …
کتابهائی چون آداب المتعلمین و منیة المرید در حوزههای علمیه به همین جهت خوانده میشده است.
پیشنیازهای مباحث تمدّنی
طلبه در دوران تحصیل دورۀ سطح و خارج بایستی نسبت به علوم و مهارتهائی که برای ورود به عرصۀ استخراج برنامۀ تمدّنی اسلام کمک می کند، خصوصاً فقه تمدّنی، آشنائی و اطلاعات لازم را کسب نماید. برخی از این علوم و مهارتها ممکن است در پایه های هفت تا ده فعلی، در حدّ آشنائی یا نیمه تخصّصی در دروس طلاب جایگذاری شود، ولی به برخی هم باید بعد از درس خارج و بعد از گذراندن دورۀ تحصیل فلسفه و علوم عقلی، پرداخته شود که این امر محتاج دقت و بررسی در مجالی دیگر است.
برخی محورهای كلان این مقدمات عبارتند از:
- روش تحقیق، تفکّر خلّاق و منطق كاربردی
- معرفتشناسی
- زبانشناسی، روشهای تفسیر متن، بازخوانی كاربردی مباحث الفاظ علم اصول فقه و مهارت ترجمه بلاغی
- دینشناسی، معرفتدینی و كلام جدید
- شناخت فلسفههایمضاف و مبانی علوم انسانی؛ روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد، حقوق، سیاست
- شناخت علم دینی و علوم انسانی اسلامی و چگونگی دستیابی به آن
- شناخت مفهومی و کاربردی: تمدن و پیشرفت، فرهنگ و مهندسی فرهنگی، اخلاق و تربیت
- برنامهریزی استراتژیك، سیستمشناسی
- موضوعشناسی فقهی
- تكنولوژی آموزشی؛ اسلاید، بانك اطلاعات و طبقهبندی اطلاعات، نرمافزارهای علوم اسلامی
حفظ الصحة
حفظ سلامتی هم دستور شرعی است و هم مقدمه تحصیل علم میباشد. لذا آموزش روشهای صحیح تغذیه و حفظ الصحة باید در خلال برنامههای درسی طلاب گنجانده شود.
ادبیّات فارسی
از آنجا که طلاب ما در جامعهای فارسی زبان زندگی میکنند و نیز حجم انبوهی از میراث معرفتی ما به زبان فارسی است ضروری است که طلاب با زبان فارسی فصیح مأنوس بود و توان فهمیدن و زیبا نگاشتن آن را دارا باشند. علاوه بر آنکه فهم دستور زبان مادری ما (زبان فارسی) کمک فراوانی به فهم صرف و نجو عربی مینماید. از این رو طبق جدول ضمیمه باید دورهای دستور زبان فارسی به علاوه مطالعه دورههائی از کتب نظم و نثر فارسی چون گلستان و بوستان و دیوان حافظ در برنامه طلاب قرار داده شود.
مکالمۀ عربی
آشنائی با زبان معاصر عربی و مکالمه هم موجب انس با زبان عربی و بالتبع بهتر فهمیدن متون دینی میشود و هم زمینهای است برای تسهیل مطالعه کتب عربی معاصر و ارتباط با فضاهای فرهنگی دنیای عرب و هم وسیلهای است برای ارتباط شفاهی با مسلمانان عربزبان و لذا برگزاری دورههای مکالمه در کنار دروس اصلی در سطح یک یا دو برای طلاب غنیمتی ارزشمند است. درباره نحوه برگزاری این دورهها در ضمیمه پیشنهادهائی آمده است.
اخلاق
ضرورت علم أخلاق و داشتن برنامه برای تهذیب نفس برای طلاب حوزه مستغنی از بیان است. بخشی از مسائلی اخلاقی در قالب درس اخلاق در برنامه درسی گنجانده شده ولی از آنجا که این مقدار نیاز طلبه را در این موضوع برطرف نمیکند باید برنامهای مطالعاتی در برای این موضوع به صورت مداوم وجود داشته باشد. در حوزههای علمیه به طور معمول در رشته اخلاق، کتابهائی چون: معراج السعادة، طهارة الاعراق، جامع السعادات، المحجة البیضاء به صورت درس یا مطالعه مورد بررسی قرار می گرفته است.
تجوید
علم تجوید هم ضامن قرائت صحیح قرآن کریم که از جهت فقهی ضروری است میباشد و هم اثرگذاری روحی و معنوی و زیبائی قرائت در گرو آن می باشد. شایسته است طلبه علاوه بر دوره مختصر تجوید که به شکل درس برگزار میشود، مطالعات خود را با مجلدات دیگر کتاب حلیةالقرآن و سرّ البیان و … طبق جدول ضمیمه در زمینه تجوید قرآن ادامه دهد.
حفظ قرآن کریم
حفظ قرآن هم موجب نورانیت قلب و حفظ از معاصی و شبهات است و هم انس با قرآن کریم و بهرهمندی از معارف آن را چندین برابر مینماید. بدین جهت برنامهای تکمیلی به صورت فردی برای حفظ قرآن در برنامه لحاظ شده است.
تفسیر
قرآن منبع اصلی معارف و احکام است و فهم آن که متوقف بر همه علوم اسلامی است هدف نهائی از تشکیل حوزههای علمیه است. برای رسیدن به این هدف ضروری است که طلاب از سطح یک برنامههائی را برای آشنائی با قرآن کریم آغاز نمایند و تدریجا دورههائی از تفسیر چون: منهج الصادقین و نمونه و تفاسیر ادبی چون کشاف و انوارالتنزیل را به شکل کامل یا مقطعی مباحثه یا مطالعه نمایند.
حدیث و أدعیه
ارتباط با احادیث کتاب شریف نهج البلاغه و کتب اربعه و به خصوص کتاب کافی، و نیز انس با کتب ادعیه همچون صحیفه و عدة الداعی و مفتاح الفلاح برای طلاب ضروری است، ولی زمان مناسب آن پس از سطح سه و آشنائی از مبانی ادبی، اصولی، رجالی و فقهالحدیثی میباشد، لیکن جهت فراهم شدن مقدمات آن مطالعه بخشهائی از نهج البلاغة در برنامه مطالعاتی طلاب گنجانده شده است.
تاریخ و سیره
یکی از منابع مهم در استنباط احکام شرعی و کشف شریعت مراجعه به سیره اهل بیت علیهم الصلوة و السلام است که در کنار روایات نقش بسیاری مهمی را ایفاء میکند. لذا ضروری است که طلبه با کتب تاریخ اسلام وسیره اهل بیت علیهم السلام خصوصاً مقاتل حضرت سید الشهداء علیهالسلام آشنا بوده و دورههائی از آن را مطالعه کند. این مطالعه باید از سالهای آغازین تحصیل با کتابهائی مختصر و ساده چون: منتهی الآمال، سیره پیشوایان، ارشاد شیخ مفید، اللهوف، نفس المهموم، مقتل الحسین مقرم شروع شده و در ادامه با مطالعه ابواب تاریخ النبی و الائمة علیهمالصلوة و السلام در بحار الانوار و کتب تاریخی دیگر، در کنار دروس سطح دو ادامه یابد.
علاوه بر تاریخ اسلام، آشنائی با تاریخ معاصر و تاریخ ادوار مختلف اسلامی و تراجم بزرگان علمای اسلام و نیز تاریخ دیگر ملل تأثیر زیادی در به دست آوردن بینش سیاسی، اجتماعی دارد و کتب مختلفی نیز در این زمینه بر اساس آنچه در ضمیمه آمده است باید مطالعه شود.
هیئت و ریاضی
آشنائی با ریاضیات بر فهم صحیح برخی از ابواب فقه لازم است و معمولًا طلابی که از پایان دوره اول دبیرستان وارد حوزه میشوند آشنائی کافی با ریاضیات ندارند. بدین منظور برای یادآوری دروس خوانده شده در دبستان و دبیرستان و نیز تکمیل آن، ادامه انس با ریاضیات لازم میباشد.
علاوه بر این اطلاع از کلیات علم هیئت برای فهم مباحثی مثل وقت و قبله و رؤیت هلال در فقه ضروری است که باید به عنوان درس تکمیلی یا مطالعاتی طبق جدول ضمیمه در خلال دروس سطح یک یا دو انجام شود.
منابع:
[1] . سورةۀتوبه، آیۀ 122.
[2] . نهج الفصاحة، 218.
[3] . بحار الأنوار، ج1، ص177.
[4] . سورة توبه، قسمتی از آیۀ 122.
[5]. آیة 56، از سورة 51؛ الذاریات.
[6]. آمدی، غررالحکم، ص 95، ح 1681.
[7]. آیة 28، از سورة 35؛ فاطر.
[8] . علّامه مجلسی، بحارالانوار، ج7، کتاب العلم، باب7، ص225، ح17.
[9] . شیخ حرّعاملی، وسائلالشیعه، ج27، ابواب صفات القاضی، باب11، ص140، ح33424.
[10] . همان مصدر، باب10، ص131، ح33401.
[11] . علّامة مجلسی، بحارالانوار، ج97، ابواب الامربالمعروفوالنهیعنالمنکر، باب1، ص79، ح37.
[12] . صحیفة امام، ج13، ص420.
[13] . پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات دردیدار طلّاب، فظلا و اساتیدحوزةعلمیة قم در 29/7/1389.
[14] . برای این منظور طلبه باید علوم مقدّمی همچون ادبیات که ابزار فهم متون دینی است و منطق که ابزار تصحیح فکر و استدلال است و اصول که ابزار فهم و استنباط دین است را دقیق و عمیق فرا بگیرد و بعد با تحصیل علم فقه قدرت استخراج برنامه های زندگی را در تمام ابعاد بدست آورد و با آموزش حکمت، عرفان، حدیث و تاریخ فهم خود را از دین تعمیق بخشد و همة این علوم مقدمة فهم قرآن و عمل به دستورات حیاتبخش آن کتاب آسمانی قراردهد.
[15] . صحیفة امام، ج13، ص420.
[16] . پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات دردیدار طلّاب، فظلا و اساتیدحوزةعلمیة قم در 29/7/1389.
[17]. منظور از مجتهد کسی است که به مجموعه عقائد و أحکام و آموزه های اخلاقی اسلام به صورت نظام مند احاطه داشته و دارای مهارت کشف نظر دین در حد تخصّصی، مهارت تفکّر انتقادی و خلّاق و توانائی پاسخگویی به شبهات باشد.
[18]. معارف الرجال، ج2، ص400.
[19]. بیانات معظم له در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم 30/11/1370.
[20]. بیانات معظم له در دیدار جمعی از روحانیون استان همدان 15/4/1383.
[21] . بیانات معظم له در دیدار با اعضای شورای عالی حوزههای علمیه شهر تهران، 11/7/95.
[22]. گفت و گو با علامه حسن حسن زاده آملی، ص111، محمد بدیعی، انتشارات تشیّع، 1380.
[23] . بیانات معظم له در دیدار با اعضای شورای عالی حوزههای علمیه شهر تهران، 11/7/95. –
[24] . مدرسه علمیه نور الرضا علیه السلام که سالیانی است تجربه این کار را داشته است، فرصت را غنیمت شمرده و آمادگی خود را برای همکاری و تلاش در جهت تأمین هدف فوق اعلام میدارد.